تریلر بازی «فرقه حشاشین - اتحاد»
نام اصلی |
Assassin's Creed Unity
|
سال انتشار | 2014 میلادی |
پلتفرم
|
PC
Xbox One
PlayStation 4
|
شرکت تولیدکننده |
یوبیسافت مونترآل (Ubisoft Montreal)
|
ناشر |
یوبیسافت (Ubisoft)
|
ژانر |
ماجرایی- حادثهای ، مخفیکاری
|
ردهبندی سنی |
M (گروه سنی بالای 17 سال)
|
باز هم جدال بیپایان گروه حشاشین و شوالیههای معبد
خلاصه داستان بازی: داستان بازی از جایی شروع میشود که «ویکتور دوریَن» (Victor Dorian) به همراه فرزند خردسالش «آرنو» (Arno) برای انجام مأموریتی به شهر ورسای پاریس سفر میکند. ویکتور عضو سابقهدار و باتجربۀ گروه حشاشین (Assassins) است که سالهای سال با گروه شوالیههای معبد (Templars) مبارزه کرده. در حین انجام مأموریت در شهر ورسای، ویکتور طی یک حادثۀ مشکوک به قتل میرسد و تنها چیزی که از او برای فرزندش به یادگار میماند، یک ساعت جیبی است. در ادامه خواهیم دید که این ساعت جیبی چگونه نقش مهمی در پیشبرد وقایع داستان ایفا میکند.
همانطور که پیشتر اشاره شد، ویکتور بخش زیادی از عمر خود را صرف مبارزه با شوالیههای معبد کرده بود. از قضا، یکی از همین شوالیهها، به دلیل احترامی که برای ویکتور قائل بود، آرنو را به فرزند خواندگی قبول میکند. از آنجاییکه فرد مذکور، صاحب دختری به نام «الیزه» (Elise) بود، آرنو و الیزه در کنار یکدیگر رشد مییابند. 13 سال از مرگ غمانگیز ویکتور میگذرد و آرنو به سن 21 سالگی میرسد. در تمام این سالها، آرنو بیخبر از این که پدرخواندهاش یک شوالیۀ معبد است، به خوبی و خوشی زندگی میکند. از طرف دیگر، پدرخواندۀ او هم چندان تمایلی ندارد که آرنوی جوان به گروه شوالیههای معبد بپیوندد. آرنو به جوانی خوشگذران و نافرمان بدل میگردد؛ البته در این میان، احساس علاقۀ عمیقی نیز بین او و الیزه حاصل میآید.
در یکی از شبها، در حین مهمانیای که به مناسبت بازگشت الیزه از سفر تدارک دیده شده، اتفاق عجیبی رخ میدهد. پدرخواندۀ آرنو توسط اعضای گروه حشاشین کشته میشود و از آنجایی که آرنو در صحنۀ قتل حضور داشته، وی به عنوان مجرم دستگیر شده و روانۀ زندان باستیل میگردد. جالب است بدانید که زندان باستیل مکانی است که جرقۀ انقلاب خونین فرانسه از آنجا زده میشود؛ در واقع، تصرف زندان باستیل سرآغاز انقلاب کبیر فرانسه بوده است.
سکانس آغازین بازی از درون زندان باستیل آغاز میشود؛ جایی که آرنو با یکی از هم سلولیهایش به دلیل برداشتن ساعت پدرش درگیر شده. به دنبال این درگیری، آرنو در مییابد که همسلولی او یکی از اعضای گروه حشاشین است. همسلولیِ آرنو فاش میسازد که ویکتور (پدر آرنو) از اعضای ارشد گروه حشاشین بوده است. به دنبال این جریانات، آرنو نیز تصمیم میگیرد به گروه حشاشین بپیوندد. وی یادگیری فنون مبارزه را در همان زندان آغاز میکند اما پس از مدتی مردم به زندان حمله کرده و بدین ترتیب آرنو و همسلولیاش (استاد کنونی) موفق به رهایی از زندان میشوند.
آرنو پس از آزادی به محفل گروه حشاشین میرود. همزمان، الیزه با انگیزۀ گرفتن انتقام مرگ پدر، به عضویت گروه شوالیههای معبد در میآید. حالا آرنو و الیزه مستقیماً در دو جبهۀ مخالف رو در روی یکدیگر قرار دارند؛ دانستن این موضوع زمانی جالبتر میشود که به خاطر بیاوریم بین این دو علاقۀ عمیقی وجود داشته است...
مطالب مرتبط:
فرقه حشاشین: افشاگریها (2011)
کلیپ جالب «فرقه حشاشین» - شیوهای خلاقانه برای متحرکسازی تصاویر (انیمیشن کاغذی)
- از درج نظرات حاوی مطالب غیراخلاقی، سیاسی، توهینآمیز و یا غیرمرتبط با موضوع، جداً خودداری فرمایید.
- از درج هر گونه تبلیغ، آدرس پستی یا اینترنتی، شمارۀ تلفن و مواردی از این قبیل در بخش دیدگاهها جداً خودداری فرمایید.
- در صورت مشاهدۀ تخلف، برخورد مقتضی انجام خواهد شد.
- سعی بر این خواهد بود تا نظرات کاربران میهمان (غیر عضو) در اسرع وقت منتشر گردد اما گاهی ممکن است انتشار آنها با تأخیری حداکثر 24 ساعته مواجه شود.