تاریخ انتشار: سه شنبه / 01 ارديبهشت 1394 / 19:51

تعداد بازدید: 1456

ندای وظیفه: جنگاوری پیشرفته (2015) Call of Duty: Advanced Warfare

تریلر بازی «ندای وظیفه: جنگاوری پیشرفته»

جنگ به خاطر هیچ

بازی در سال 2054 میلادی آغاز می‌شود و بازیباز در نقش یکی از سربازان ارتش ایالات متحدۀ آمریکا یعنی «جک میچل» (Jack Mitchell) قرار می‌گیرد. در این دوران تکنولوژی نقش بسیار مهمی در ارتش ایفا می‌کند و سربازان با استفاده از پوشش ویژه‌ای به نام «اِگزو» (EXO) دارای قدرت و توانایی بیشتری شده‌ا‌ند. میچل همراه با دوست صمیمی خود یعنی «ویل آیرونز» (Will Irons) و گروهبان «کورمک» (Cormack) وظیفه دارند تا به سئول پایتخت کرۀ جنوبی بروند و از این شهر در برابر حملۀ ارتش کرۀ شمالی دفاع کنند؛ در واقع داستان بازی با یکی از مهمترین کشمکش‌های سیاسی در عصر حاضر، یعنی تنش میان کرۀ شمالی و کرۀ جنوبی آغاز می‌شود. میچل و گروهش وظیفه دارند تا با کمک یکدیگر در جهت نابودی جنگنده‌های هوایی کرۀ شمالی اقدام کنند اما آن‌ها طی یک اتفاق، دیر به صحنۀ حادثه می‌رسند و متوجه می‌شوند که تیم‌های اعزامیِ دیگر همگی کشته شده‌اند. به دنبال این پیش‌آمد، گروهبان کورمک که به انجام مأموریت مصمم است به تیمش دستور می‌دهد تا اعضا وظیفۀ خود را انجام دهند. تیم او موفق به انجام مأموریت می‌شود اما در آخرین لحظه دست آیرونز مابین درب یکی از جنگنده‌های هوایی گیر می‌کند و میچل نیز نمی‌تواند به او کمکی کند. سرانجام بر اثر انفجار جنگنده، ویل آیرونز کشته می‌شود و دست چپ میچل نیز قطع می‌‌گردد.

بعد از این اتفاقات، میچل به اجبار از خدمت در ارتش معاف می‌شود و این در حالی است که او به شدت احساس شرم دارد از این که چرا نتوانسته صمیمی‌ترین دوستش را نجات دهد. میچل در مراسم خاکسپاری آیرونز با پدر وی یعنی «جاناتان آیرونز» (Jonathan Irons)، با نقش‌آفرینی «کوین اِسپِیسی» (kevin spacey) [هنرپیشۀ سرشناس هالیوود]، آشنا می‌شود. جاناتان به او می‌گوید که ویل همواره از وی به عنوان بهترین دوستش یاد می‌کرده و حال او می‌‌خواهد به میچل یک شانس دوباره بدهد. وی به میچل پیشنهاد عضویت در کمپانی نظامی خصوصی خود یعنی «اطلس» (Atlas) را می‌دهد و به او می‌گوید که می‌تواند در آنجا با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته، جایگزینی برای دست قطع شده‌اش پیدا کند. با پیوستن میچل به کمپانی اطلس، داستان اصلی بازی آغاز می‌شود.

اولین مأموریت میچل نجات نخست وزیر نیجریه از دست گروهی تروریستی موسوم به «کِی‌وی‌اِی» (KVA) است که تحت رهبری فردی به نام «هِیدیز» (Hades) اداره می‌شود. آن‌ها نسخت وزیر را نجات می‌دهند اما متوجه می‌شوند که هدف هیدیز نخست وزیر نبوده بلکه وی به دنبال مهندس تکنولوژی‌ای بوده که با نخست وزیر در یک اجلاس دیدار داشته. نهایتاً آن‌ها مهندس مورد اشاره را نجات داده و به جاناتان آیرونز تحویل می‌دهند. به دنبال این ماجرا، «گیدیئِن» (Gideon) یکی از افسران میچل اظهار ‌می‌دارد که «کِی‌وی‌اِی» بزرگتر از آن چیزی است که نشان می‌دهد و البته نقشه‌های بزرگی نیز زیر سر دارد. از قضا، پیش‌بینی گیدیئن درست از کار در می‌آید و پس از مدتی گروه تروریستی «کِی‌وی‌اِی» حملاتی هسته‌ای در نقاط مختلف جهان ترتیب داده و جهان را به مدت 4 سال فلج می‌کند. اینک تمام دولت‌ها و ارتش‌ها ضعیف شده‌اند و این اطلس است که در جهان حکمرانی می‌کند...